Thursday, June 21, 2007

معمای سیاسی ایران

اخیرا کنفرانسی توسط بنیاد دفاع از دموکراسی که یک تینک تنک کاملا دست راستی متشکل از جمعی ازنئو کانهای با نفوذ در دولت بوش می باشد در یکی از مناطق زیبای جزائر کارئیب در رابطه با ایران برگزار گردید. در این کنفرانس علاوه بر نئوکانهای معروفی چون دانا براذیل و چاک شامپیتر، از مدیران این بنیاد، حدود سی تن از به اصطلاح روشنفکران ایرانی، متخصصان خاورمیانه، روزنامه نگاران و مقامات باز نشسته دولتی از کشورهای خارجی و احزاب جمهوری خواه و دموکرات نیز حضور داشتند. شرکت کنندگان در این کنفرانس پس از بحث های طولانی به این نتیجه مشترک رسیدند که جمهوری اسلامی رژیمی بی نهایت تهاجمی با هد ف اصلی تبدیل شدن به یک قدرت بلامنازع در خاورمیانه میباشد. علارغم چنین توافق نظری، کنفرانس نتوانست بر روی مسئله اصلی تدوین استراتژی مناسب و موثرجهت برخورد با جمهوری اسلامی و توقف سیاست تهاجمی آن در منطقه به توافق دست یابد. هرچند که برگزاری چنین کنفرانسهائی بر ضد منافع مردم آخوند گزیده وستمدیده ایران و صرفا در راستای منافع و پیشبرد سیاستهای ضد بشری و امپریالیستی طبقه حاکم امریکا و سرمایه داری جهانیست، نگاهی به برخی از سوالات وا پاسخ های داده شده توسط شرکت کنندگان در کنفرانس میتواند روشنگر برخی از پیچیدگیهای سیاسی ایران باشد.

* آیا از نظر مردم ایران برنامه اتمی رژیم یک پروژه ملی است و یا تنها وسیله ای در جهت تحکیم هرچه بیشتر رژیم استبدادی؟
پاسخ: یکی از شرکت کنندگان تاکید فراوان بر این داشت که بایداز هرگونه تحلیلی که رژیم را کانون ملی گرائی ایرانیان بداند شدیدا پرهیز نمود. فرد دیگری بر خلاف نظر فوق مطرح می کرد که در آغاز جنگ عراق و ایران حتی اعضا کابینه شاه که از ترس اعدام توسط رژیم خمینی از ایران فرار کرده بودند خواهان حمایت امریکا از ایران در مقابل عراق بودند. به عبارت دیگر، احساسات ملی ایرانیان عمدتا بر ملاحظات سیاسیشان غلبه می کند.

* آیا تحریم های اقتصادی تاثیری بر برنامه اتمی رژیم دارد؟
پاسخ: یکی از شرکت کنندگان دیپلماسی هسته ای رژیم را یک اثر هنری فوق العاده نامید. از نظر ایشان ایران خیلی زیرکانه همگام با پیشبرد بی وقفه برنامه اتمیش یک تصویر و بهتر بگوئیم توهمی در بین دول غرب ایجاد کرده که میتوان از طریق گفتگو مسئله را حل نمود. خریدن وقت نام این بازی رژیم است. چه غرب بخواهد یا نخواهد ایران دارای توانائی اتمی خواهد شد. سخنگوی دیگری معتقد بود که ایران کره شمالی نیست . برای ایرانیان ترکیب شدن در اقتصاد جهانی یک هدف استراتژیک و موچب غرور آنان است. لذا فشارهای اقتصادی امریکا در این راستا و بخصوص محدود نمودن فعالیت های جهانی موسسات مالی وشرکت های تجاری ایران میتواند ایران را مجبور به مصالحه بنفع امریکا نماید.

* آیا حمایت و تشویق دولت امریکا از جنبش طرفدار دموکراسی در ایران بر ضد آنها نخواهد بود؟
پاسخ: نظرعمومی کنفرانس این بود مردم ایران تنها متهد غرب علیه رژیم هستند. اختلاف نظر حول چگونگی حمایت از جنبش دموکراسی طلب بدون ایجاد مشکل برای آن دور میزد. یکی از شرکت کنندگان یکی دیگر ازمشکلات عمده را در ماهیت این جنبش ارزیابی میکرد. او مطرح میکرد که وقتی ما این گروهها را تشویق به عمل میکنیم آنها هیچ برنامهای برای حرکت ندارند. اشکال دیگر این است تا دلتان بخواهد رئیس و رهبر وجود دارد ولی توده طرفدار و یا اعضا عمل کننده کم است. دیگری هرگونه حمایت مستقیم امریکا از این جنبش را به ضرر آن ارزیابی میکرد چرا که باعث میشود که رژیم فورا به آنها مارک جاسوس زده و سرکوبشان کند. عده ای با رد این نظریه معتقد بودند که حمایت لفظی و بعضا مستقیم امریکا از این گروهها باعث میشود که رژیم در برخورد با آنان خیلی محتاطانه عمل کند. در مجموع اعلام حمایت لفظی امریکا از این جریانات مشکل ساز نیست . مشکل اصلی مادی کردن قول و قرارهاست. به کرات اتفاق افتاده که وقتی طرفداران دموکراسی در ایران وارد عمل میشوندما هیچگونه حمایت عملی از انها نمیکنیم. رژیم هم وقتی میبیند که ما فقط شعارمیدهیم راحت آنها را قلع و قمع میکند.

* آیا وارد شدن ما به مذاکره با رژیم به ضرر جنبش آزادی خواه است؟
پاسخ : عدهای معتقد بودند که مذاکره تنها یکی از راههای حل تضادهایمان با رژیم نیست،بلکه یک ضرورت اساسی است و اینکه چه مشکلاتی برای فعا لین دموکراسی در ایران ایجاد خواهد کرد نباید در تحلیلهایمان جائی داشته باشد. همانطور که تجربه برخورد با شوروی ثابت کرد ما قادر به پیشبرد دموکراسی و دیپلماسی در آن واحد هستیم. نظریه دیگر معتقد بود که هرگونه پا پیش گذاری امریکا در مذاکره از طرف رژیم تعبیر به ضعف ما شده و دست آنها را در سرکوب نیروهای مخالف بازتر مکند.

در پاسخ به شرکت کنندگان در این کنفرانس بایستی گفت که این تنها دولت امریکا نیست که از تدوین استراتژی مناسب در برخورد با رژیم رنج میبرد. متاسفانه جنبش آزادی خواه و بویژه نیروهای چب و انقلابی ایران نیز درک صحیحی از شرایط عینی و ذهنی جامعه نداشته که به کرات باعث چپ و راست زدن و شکست مبارزات آنان گردیده.
به نظر میرسد که تجربه شکست در عراق حد اقل امپریالستها را به فکر انداخته که در قبال ایران بیگدار به آب نزنند . برگذاری چنین کنفرانسهائی عمدتا در این راستا میباشد. باشد که اپوزیسیون مستقل رژیم نیز زمینه های لازم را برای بحث و تبادل نظر آزاد حول تدوین استراتژی و تاکتیک مناسب و موثر برای مقابله با رژیم آزادی کش و سرمایه داری جمهوری اسلامی فراهم آورد. خ
.


Sunday, June 17, 2007

چرا؟

احمد آقا تعریف می کرد که چند روز پیش به همراه تعدادی از دوستان رفته بودیم پیک نیک در یکی از پارکهای زیبای اطراف تورنتو. در هر گوشه ای تعدادی بساطشان را پهن کرده و مشغول خوردن و نوشیدن و ا ستفاده از طبیعت و محیط قشنگ پارک بودند. تعداد زیادی هموطن هم در آنجا بودند. سر در ورودی پارک مطابق معمول شرایط استفاده از پارک با حروف بزرگ روی تابلوئی نسب شده بود. در اطراف پارک نیز تابلوهائی کوچکتر تذکراتی را به میهمانان پارک میداد. از مقررات و تذکرات عمده روشن نکردن آتش روی زمین پارک و خالی کردن زغالهای سوخته در سطل مخصوص اینکار بود. متاسفانه اکثر هموطنان هیچگونه احترامی برای این مقررات قائل نبوده و یا منقل خود را روی چمن گذاشته که باعث سوخته شدن آن میشدو یا آتشهای بزرگی درست کرده بودند که شعله آن به شاخه های درختان جنگلی پارک میرسید. در همان حال یک خانواده ایرانی دیگر وسائلشان را جمع کرده و در حال خروج از پارک بودند. ما که دنبال محلی برای نشستن می گشتیم به سرعت جای آنها را اشغال کردیم. با کمال تاسف نتنها این خانواده محترم زغال های مانده را در ظرف مخصوص نریخته بلکه آنها را همانطور داغ و با خاکستر درگوشه ای کنار درخت خالی کرده بودند. چند دقیقه از وقت ما هم صرف جمع کردن پوست هندوانه و طالبی و دیگر پس مانده های آنها گردید. به اطراف پارک نگاه کردم و با خود گفتم چرا بین تمام اقلیتهای قومی که در پارک بودند عمدتا ما ایرانیها اینگونه هستیم. تازه کلی هم با فیس و افاده فرهنگ تاریخی خود را به رخ دیگران میکشیم و فکر می کنیم که خیلی هم متمدنیم. خ